زندگی مثل باغبانی میمونه
در اغلب خانهها یکی دو گلدان وجود دارد. آیا میتوان این گلدانها را به حال خود رها کرد و انتظار داشت همچنان شاداب و زیبا باقی بمانند؟ یا میشود باغچهای داشت، اما بدون رسیدگی و مراقبت، منتظر ماند که علفهای هرز سر در نیاورند و همهچیز مرتب و آراسته باشد؟اگر باغی با همه امکانات و آب به حال خودش بدون باغبان رها بشه، بعد از چند سال اون باغ چطور هست؟!
پاسخ روشن است. نه گلدان و نه باغ، بدون باغبان زنده نمیمانند.
زندگی ما نیز همینطور است.
خیلی وقتها ما از زندگی، کار، روابط دوستانه یا عاطفیمان انتظارات بالا داریم، اما هیچ تلاشی برای رشد و نگهداریشان نمیکنیم. انتظار داریم همهچیز خود به خود عالی پیش برود، بدون اینکه انرژی یا توجهی صرف آن کنیم.
✅ مراقبت، توجه روزانه، نظم شخصی و خودآگاهی، دقیقاً همان باغبانی است که زندگی به آن نیاز دارد.
✅ نمیتوانیم مسیر جنوب را برویم و انتظار داشته باشیم در شمال فرود بیاییم مگر اینکه بخواهیم کل زمین را دور بزنیم! و اگر هم چنین شود، چقدر زمان و انرژی از دست دادهایم؟
چرا در جا میزنیم؟
بارها شنیدهام که مراجعان میگویند:«من قبلاً خیلی فعال و موفق بودم، شاگرد زرنگ مدرسه بودم، اما حالا احساس میکنم دارم درجا میزنم.»
پاسخ من این است:
بله، آن روزها والدین، معلم یا استاد بالای سر شما بودند. اما حالا که سکان زندگی در دستان خودتان است، بدون برنامه، بدون نظم، و بدون مراقبت روزانه، حرکت زندگی کند یا متوقف میشود.
بسیاری از افرادی که از وضعیتشان ناراضیاند، بهداشت خواب را رعایت نمیکنند، اولویتهای زندگیشان را نمیدانند و منتظرند «بیرون» برای آنها تصمیم بگیرد یا شرایط را فراهم کند.
فرزندپروری: فقط سیسمونی کافی نیست
در مسیر فرزندپروری نیز همین الگو دیده میشود. بسیاری از والدین بدون آمادگی روانی و ذهنی تصمیم به فرزندآوری میگیرند. بعد از تولد کودک، تازه متوجه میشوند که «فرزند داشتن» فقط تهیه سیسمونی نیست!
کودک وارد زندگیای میشود که پیشزمینههای تربیتی، روانی و زمانی برای او فراهم نشده است.
روابط عاطفی:
آغاز مهم است،حفظ آن مهمتر
در آغاز رابطه عاطفی، همهچیز شاد و هیجانانگیز است. هورمونها ما را خوشبینتر میکنند. اما پس از گذشت چند ماه یا چند سال، روزمرگی جای هیجان را میگیرد. شکایتها و فاصلهها آغاز میشود، چون رابطه بدون رسیدگی و مراقبت روزانه پیش نرفته و دچار فرسایش شده است.
شروع رابطه یا کار مهم است،
اما حفظ، رشد و ارتقای آن، هنریست که اغلب فراموش میشود.
زندگی، کار، رابطه یا فرزندپروری، همه مثل یک باغند. برای اینکه شکوفا بمانند، به آگاهی، مراقبت و اقدام نیاز دارند. اگر مراقبشان نباشیم، علفهای هرز بیتوجهی، تنبلی و انتظارات نابهجا رشد میکنند.
پس اگر میخواهید به شمال برسید، مسیر درست را انتخاب کنید. زندگی را آگاهانه «باغبانی» کنید